آیا ترجمه دوباره فارسی یک اثری که به فارسی نوشته شده درست بوده یا نه. چنانچه فارسی دری آثار رحیمی برای مخاطب فارسی زبان ایرانی قابل فهم نباشد، ترجمه مهدی غبرایی محترم و کاری دور از عرف نیست؟!

گروه فرهنگی مشرق - مهدی غبرایی در سال گذشته از ترجمه آثار عتیق رحیمی ، نویسنده افغان، به فارسی خبر داده بود. امسال هم این وعده محقق شد و رمان « لعنت به داستایوفسکی» و « هزار توی خواب و هراس» در آستانه نمایشگاه کتاب از سوی نشر ثالث منتشر شدند.

غبرایی پیش از این خبر از ترجمه رمان «سنگ صبور» نیز داده بود . منتها اخیراً هم زمان با انتشار رمان « لعنت به داستایوفسکی » با ترجمه غبرایی ، محمد حسین محمدی (داستان نویس افغان ) در صفحه فیس بوک خود پرده از ماجرایی برداشت که در همان بدو امر قابل تأمل و حاشیه ساز بود.

ترجمه فارسی به فارسی مگه داریم، مگه میشه؟!

در واقع وقتی نویسنده معتبری مثل محمد حسین محمدی که تا کنون چندین اثر در ایران هم به انتشار رسانده چنین جملاتی را می نویسد،
شک و شبهه به جان هر خواننده ای می افتد که ... آنچه محمدی در فیس بوک خود نوشت با این تیتر بیشتر به چشم آمد که «مترجم نامی ایران زیره به کرمان می برد. بعد هم در کسری از ثانیه در بعضی خبرگزاری ها و صفحات تلگرامی داستان نویسان و اهالی کتاب ،‌دست به دست شد. محمدی در توضیح نوشته بود « ظاهراً قرار است رمان «لعنت به داستایوفسکی» که عتیق رحیمی به زبان فرانسه نوشته است توسط فردی به انگلیسی ترجمه شده و پس از آن مهدی غبرایی مترجم نامدار ایرانی آن را دوباره به فارسی بازگرداند!

 در این نوشته همچنین آمده بود که مهدی غبرایی خبر از ترجمه دو رمان از عتیق رحیمی داده‌اند که اصلاً این نویسنده افغان آن ها را به فارسی نوشته بعد هم مترجمی دیگر آمده آن را به انگلیسی برگردانده و حالا مهدی غبرایی دوباره می خواهد آن ها را به فارسی برگرداند!
محمد حسین محمدی که کتاب های «از یادر فتن» و «تو هیچ گپ نزن » را با نشر چشمه منتشر کرده و از جمله نویسندگان مطرح افغان در ایران به شمار می آید، در این باره نوشته بود آقای غبرایی می خواهد رمان «خاکستر و خاک‌» عتیق رحیمی را که به فارسی نوشته با نام «خاک و خاکستر » منتشر کند و «هزار خانه خواب و اختناق» عتیق رحیمی هم در ایران قرار است با ترجمه مهدی غبرایی به نام «هزار توی خواب و هراس» منتشر شود. محمدی تأکید کرده بود که این کتاب پیش از این به فارسی در کابل منتشر شده است . در واقع اعتراض محمدی به این نکته بود که چرا باید کتابی که به فارسی نوشته شده و برای انگلیسی زبان ها به انگلیسی ترجمه شده توسط مهدی غبرایی بار دیگر به فارسی ترجمه شود؟! به محض انتشار این خبر در صفحات مجازی با مهدی غبرایی ، مترجم معتبر و پیشکسوت تماس گرفتیم چرا که معتقد بودیم احتمال اشتباه یا سوء تفاهمی در کار باشد. آقای غبرایی بعد از اعلام ناراحتی خود از انتشار این خبر عنوان کرد که ترجیح داده تا با دقت توضیحات مورد نظر را مطرح کند و به حواشی پیش آمده پایان دهد. به همین جهت درخواست کردند جوابیه را به نقل از  ایسنا عنوان کنم. مهدی غبرایی در این جوابیه خطاب به حواشی پیش آمده آورده است :  من  از عتیق رحیمی چهار کتاب ترجمه کرده‌ام که برخی از آن ها به فارسی نوشته شده بود. این آثار را نشر ثالث به من پیشنهاد داد. خود نویسنده آثارش را به پسر مدیر نشر تقدیم کرده و این تقدیم نامه که به فارسی نوشته شده، موجود است .

ترجمه فارسی به فارسی مگه داریم، مگه میشه؟!

«عتیق رحیمی» از این طریق خواسته که این آثار به فارسی منتشر شود و از وضعیت آثار نیز مطلع است . این کتاب ها در چهار جلد منتشر می شود که دو کتاب « لعنت به داستایوفسکی »و «هزار توی خواب و هراس» تاکنون منتشر و به بازار نشر عرضه شده است. دو کتاب « سنگ صبور» و « خاک و خاکستر » نیز به زودی منتشر خواهد شد. غبرایی درباره علت ترجمه آثاری که در اصل به فارسی بوده «هزار توی خواب و هراس»  و «خاک  و خاکستر‌» و ترجمه آن ها از انگلیسی به فارسی شرح داده‌:‌ با توجه به اینکه برخی از این آثار به فارسی دری نوشته شده بود ناشر تصمیم گرفتم این آثار به فارسی رایج ایران ترجمه شود، زیرا بعضی مفاهیم فارسی دری به ایران فهمیده نمی شود. او با اشاره به احترام قلبی به ملت ستم دیده افغان و لهجه ،‌گویش یا زبان شیرین دری  ،‌درباره عنوان یکی از این رمان ها که در اصل هزار اتاق خواب و اختناق بوده است ،‌گفت :‌کتاب هزار توی خواب و هراس در نسخه انگلیسی  a thousand rooms of dream and fear ترجمه شده است.
خود عتیق رحیمی در کتابش توضیح داده که a thousand rooms در زبان افغان ها معادل هزار تو است. وقتی مترجم انگلیسی به جای «اختناق» ،‌Fear ترجمه کرده ، من چرا نتوانم «هراس »بنویسم ؟ این مترجم در پایان متذکر شد‌:‌البته اظهارنظر درباره هر ترجمه و تألیفی آزاد است و هر کسی می تواند هر ایرادی دلش خواست بگیرد اما در درجه اول باید متن مورد نظر را خواند و بعد انتقاد را با رعایت مروت و انصاف گفت و نوشت. در هر حال با وجود این جوابیه از سوی مهدی غبرایی ،‌باید منتظر ماند تا متن فارسی کتاب های عتیق رحیمی به ایران برسد و هیچ بعید هم نیست که با وجود گسترش شبکه های اجتماعی ،‌در روزهای آینده با متن فارسی این آثار مواجه شویم.

در این زمان می شود قضاوت کرد که آیا ترجمه دوباره فارسی یک اثری که به فارسی نوشته شده درست بوده یا نه. چنانچه فارسی دری آثار رحیمی برای مخاطب فارسی زبان ایرانی قابل فهم نباشد، ترجمه مهدی غبرایی محترم و کاری دور از عرف نیست اما اگر غیر از این باشد و متن فارسی کتاب های رحیمی تفاوت چندانی با آنچه در زبان فارسی رایج در کشورمان است ،‌نداشته باشد به نظر می رسد ترجمه دوباره از فارسی به فارسی چندان جالب نباشد. پس از چند روز از انتشار این گزارش در روزنامه هفت صبح گزارش دومی با این عنوان در این روزنامه منتشر می شود که «متن قرار داد کجاست؟» در ادامه این گزارش آمده است که
درباره عتیق رحیمی باید گفت که در حال حاضر به همراه خالد حسینی یکی از چهره‌هایی است که در اروپا و امریکا کاملاً شناخته شده و آثارش به زبان های انگلیسی و فرانسه ترجمه می شوند. بر اساس آثار او از جمله «سنگ صبور » فیلمی سینمایی نیز ساخته شد.

در هر حال با انتشار این خبر مهدی غبرایی پاسخ داد که کتاب‌هایی این نویسنده افغان را از انگلیسی ترجمه کرده و دلیل این کار هم فارسی دری آثارش عنوان کرد. در واقع اشاره مهدی غبرایی بر این نکته بود که آثار این نویسنده اگر چه به فارسی نوشته شده اند اما  برای خوانندگان ایرانی قابل فهم نیستند و نیاز به باز ترجمه دارند. هر چند این پاسخ در همان بدو امر نیز پاسخی منطقی به نظر نمی رسید چرا که اگر هم قرار است باز ترجمه ای صورت بگیرد بهتر است از همان متن فارسی دری انجام پذیرد نه از ترجمه انگیسی! مهدی غبرایی در ادامه پاسخ گفته بود که عتیق رحیمی از این جریان با خبر است و در روند ترجمه بوده است بعد از این واکنش اما عتیق رحیمی در نامه ای خطاب به ایرانیان کل ماجرا را زیر سوال برد.

 او در این نامه صمیمانه ایرانیان را هم وطنان و ایران را خاک خود دانسته بود. و نوشته بود :‌من هم از این تمدنم ،‌از این زبان فرهنگی و از این فرهنگ زبانی در پاریس نوشته شده آورده است :‌تابستان سال 1998 بود از فرانسه آمده بودم تهران،‌ برای ساختن فیلم مستندی در مورد مسابقه فوتبال بین تیم های ایران و ایالات متحده امریکا. انگار پس از پانزده سال سرگردانی برگشته بودم به سرزمین خودم،‌به فرهنگ خودم،‌به زبان خودم ماهی‌ای بودم در آب درست همان سال،‌دو سه ماه پیش از سفرم ،‌نخستین کتابم ،‌خاکستر و خاک، توسط بنگاه نشراتی خاوران در شهر پاریس و به همت بهمن امینی به زبان فارسی به چاپ رسیده بود. چند جلدی را هم با خودم برده بودم تا به دوستان مهربان و فرهیخته ای چون فرهاد سبا،‌ خانم معتمدآریا و شادروان مجید فرزانه تقدیم کنم . که چنان کردم و ایشان هم خواندند. بدون هیچ مشکل دستوری یا نوشتاری و به یک حرف،‌بدون هیچ مشکل زبانی هر روز ،‌پس از فیلمبرداری ، با دوستان در کوچه ها و جاده های شهر تهران قدم می‌زدم . هر قدم واژه بود. هر نفس هرجا و هر کوچه یک داستان لذت می‌بردم. در خیابان انقلاب با عطش به کتاب فروشی ها سر می زدم و کتاب می خریدم. حتی ترجمه آثار نویسندگان معاصر جهان را، چون کوندرا،داریدا،‌ دولوز ... و همان گونه که رولان بارت می گفت،‌ فقط برای لذت خوانش این همه نویسندگان بزرگ به زبان مادری‌ام و به خودم می‌بالیدم . با خودم می گفتم که بلی،‌ من هم از این تمدنم،‌از این زبان فرهنگی و از این فرهنگ زبانی ...  عتیق رحیمی بعد از این متن دلسوزانه همچنین گفته بود چرا باید «هزار خانه خواب و اختناق » که عنوان آن برگرفته از شعر شاعر ایرانی ناصر خسرو است، با عنوان »هزار خانه خواب و ترس «ترجمه شود؟‌

ترجمه فارسی به فارسی مگه داریم، مگه میشه؟!

مهدی غبرایی در این باره گفته بود که مترجم انگلیسی «اختناق»را FEAR ترجمه کرده و بنابراین حق دارد به عنوان مترجم آن را »«ترس»ترجمه کند،‌اما ماجرا وقتی ناخوشایند می شود که نمونه متن فارسی عتیق رحیمی را بخوانید. ما در ادامه گزارش نمونه ای از متن فارسی این نویسنده را آورده ایم که نشان می دهد کاملاً قابل فهم و جز در مواردی دور از زبان معیار خودمان نیست در هر حال عتیق رحیمی در ادامه آورده بود که به هیچ وجه امضا کردن دو کتاب از طرف او برای مدیر نشر ثالث بیانگر امضای قرار داد با این نشر نیست ! این پاسخ سبب شد نشر ثالث روز یکشنبه در متنی عنوان کند :‌بدیهی است که نشر ثالث از شرایط پدیده آمده ناخرسند است. گفت و گو برای ترجمه کلیه آثار آقای عتیق رحیمی تأکید می شود کلیه آثار ایشان به فارسی از روی نسخه انگلیسی که شخص نویسنده در اختیار نشر ثالث قرار دادند. حدود دو سال پیش با نویسنده آغاز شد. مدتی بعد از بررسی و رایزنی برای انتخاب مترجم با آقای مهدی غبرایی، مترجم کاردان و شایسته قرارداد تنظیم کرد... به هر روی ،‌آقای عتیق رحیمی کاملا در جریان ترجمه این کتاب بودند و ... دست خط و امضای ایشان برای چاپ کتاب دیگر (‌سنگ صبور) نیز در دفتر نشر ثالث موجود است .... . این واکنش از طرف نشر ثالث در حالی منتشر شده است که این ناشر همچنان مدرکی مستند دال بر تأیید عتیق رحیمی در اختیار خبرگزاری ها قرار نداده است به نظر می رسد بدیهی‌ترین کار برای پایان دادن به حواشی،‌انتشار تصویر قرارداد باشد اما اینکه چرا ناشر چنین کاری نکرده است ،‌همچنان جای پرسش باقی می گذارد. بنابراین تنها راه منطقی برای پایان بخش اعظمی از حواشی انتشار متن قرار داد است.

نمونه ای از متن فارسی رمان خاکستر و خاک نوشته عتیق رحیمی

در این چهار سال که مراد در معدن کار می کند ،‌حتی یک بار هم اتفاق نیفتاده است که تو بیایی به دیدنش ،‌چهار سال است که مراد ،‌زن جوان و پسرش ،‌یاسین را سپرده به تو و خودش آمده در معدن کار کند. نه اصلاً مراد خواست تا از قریه و مردمش بگریزد، دور برود و رفت ... خدا را شکر که رفت! چهار سال پیش ،‌پسر ناخلف یعقوب شاه پلوان شریکت زیر گوشی به زن مراد حرف ناخوشاینده زده بود و عروست مراد در جیان گذاشته بود و مراد بدون یک لحظه درنگ، بیل را گرفته بود و رفته بود در خانه یعقوب شاه و پسرش را طلبیده بود و بدون سوال و جواب، بیل را به فرقش کوبیده بود و یعقوب شاه پسرش را سر ترکیده به محکمه برده بود و محکمه مراد را شش ماه حبس کرده بود. پس از آزاد شدنش ،‌مراد بقچه اش را جمع کرده بود و رفته بود به معدن، از آن به بعد ،‌طرف چهار بار آمده بود به قریه. اینک از آخرین دیدارش یک ماه نگذشته است که دست پسرش را گرفته و آمده ای به دیدنش در معدن باید بپرسید چرا.

هر چند که عتیق رحیمی آنچنان نویسنده موجهی به نظر نمی‌رسد اما باید منتظر ماند و دید سرنوشت این پرونده به کجا ختم می شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس